loading...
انجمن فرهنگی نخبگان سرسبز
عزت الله حق پرست بازدید : 13 سه شنبه 09 مهر 1392 نظرات (0)

 

او از اولین كسانی بود كه به پیامبر اسلام ایمان آورد. محمد هم‌چنین داماد ابوبکر بود. لقب صدیق از حدیثی گرفته شده که وقتی محمد داستان معراج خود را به ابوبکر گفت، ابوبکر بلافاصله به این داستان ایمان آورد و پذیرفت. ابوبکر احتمالا مدت کوتاهی پس از سال ۵۷۰ میلادی به دنیا آمد و سه سال از محمد کوچکتر بود. نام مادر وی ام الخیر (سلمی) بنت صخر از قبیله تیم بود. نام های دیگری مانند عبدالله و عتیق (بنده آزاد شده) نیز به وی نسبت داده می شود. اما ارتباط این اسمها به یکدیگر و مفهومشان دقیقا مشخص نیست. به تعبیر محمد، نام عتیق به معنی آزاد شده از جهنم است.

پیش از اسلام

اطلاعات زیادی در مورد ابوبکر پیش از گرویدنش به اسلام در دسترس نیست. جز اینکه وی تاجری بود با سرمایه ۴۰۰۰۰ درهم که نشان می دهد تجارت چندان بزرگی نداشته است و در منابع چیزی در مورد رفتنش به شام یا جای دیگر برای داد و ستد نیامده است. اما وی در نسب شناسی اعراب متبحر بود.

دوران محمد
ابوبکر احتمالا پیش از پیامبری محمد و گرویدن به اسلام از دوستان محمد بوده است. برخی منابع مانند طبری و ابن سعد وی را اولین مرد مسلمان پس از محمد می نامند. ویلیام مونتومگری وات در دانشنامه اسلام بر این باور است که این که ابوبکر اولین مسلمان بوده، ظاهرا تاثیر گرفته از جایگاه برترش در بین مسلمانان بوده، چون همین ادعا برای علی و زید بن حارثه نیز وجود دارد. وی همچنین معتقد است که این که ابوبکر باعث مسلمان شدن عثمان بن عفان، زبیر، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی وقاص و طلحه بن عبیدالله بوده مورد تردید است به این علت که این پنج تن و علی همگی جزو شورایی بودند که عمر برای تعیین خلیفه بعدی معین کرد. اما آنچه که مشخص است این است که ابوبکر از سالیان پیش از هجرت، برترین جایگاه را پس از محمد در بین مسلمانان آن دوران داشته است.

به دلیل سن كم علی در هنگام ظهور اسلام برخی منابع از ابوبکر به عنوان اولین مرد بالغی که دعوت محمد را پذیرفت و مسلمان شد نام می برند.

ابوبکر وقتی که گروهی از مسلمانان به حبشه مهاجرت کردند، در مکه ماند. با وجود اینکه علت معروف مهاجرت به حبشه، شکنجه بت پرستان مکه بوده است، اما گفته می شود که گروهی که به حبشه مهاجرت کردند، به سیاستهای گروهی از مسلمانان به سرکردگی ابوبکر اعتراض کرده بودند. چون احتمالا طایفه ابوبکر (تیم) که جزو ائتلاف حلف الفضول قریش بوده، اقدام به تنبیه کسانی از قبیله شان که مسلمان شده بودند نمی کرده است. با این وجود این قبیله جرات دفاع از افرادی از قبیله خود مانند ابوبکر که مسلمان شده بودند را نیز نداشته است. به خاطر اینکه وقتی ابوبکر به همراه طلحه که هم طایفه وی بود، توسط یکی از افراد قبیله اسد مکه، دستگیر شدند، قبیله تیم اقدامی انجام نداد. ابوبکر نیز حتی به فکر آن افتاد که به حبشه مهاجرت کند، اما ابن دغنه (بزرگ یکی از قبایل چادرنشین که هم پیمان قریش بودند.) ضمانت وی را نزد بت پرستان مکه نمود و در مکه ماند.

ابوبکر اقدام به خریدن و آزاد کردن بردگانی مانند عامر بن فهیره و بلال می نمود که اسلام خود را آشکار می کردند و تحت شکنجه های سختی از بت پرستان قرار می گرفتند. این اقدام را می توان نشانه ای خدمت ابوبکر به نهضت اسلام به حساب آورد. این خرید و فروشها به همراه فشارهای اقتصادی از سوی تاجران مکه، باعث شد که دارایی ابوبکر در هنگام هجرت، به ۵۰۰۰ درهم تنزل پیدا کند.

در واقعه توطئه قتل محمد در مکه که به هجرت محمد مشهور شد، به همراه محمد از شهر مکه به یثرب مهاجرت کرد، که در سال ۶۲۲ میلادی/۱ قمری صورت گرفت. این هجرت مبداء تاریخ مسلمانان شد.

محمد، ابوبکر را به عنوان همراهش در مهاجرت به مدینه برگزید که در آیه ۴۰ سوره توبه به این موضوع اشاره شده است. خانواده ابوبکر که احتمالا شامل ام رومان، عایشه، اسماء و شاید عبدالله بعد از ابوبکر به مدینه آمدند. ابی قحافه پدر ابوبکر در مکه ماند و پسر ابوبکر عبدالرحمن حتی در جنگهای بدر و احد در لشکر بت پرستان با مسلمانان جنگید. اما مدتی پیش از فتح مکه مسلمان شد. ابوبکر در مدینه، در محله سنح برای خود خانه ای یافت. با ازدواج عایشه با محمد، جایگاه ابوبکر در میان مسلمانان بالاتر رفت. ابوبکر در تمامی غزوات محمد حضور داشت و همیشه آماده بود تا محمد مشاوره و اطلاعات بدهد. در روایات به حضور قاطع وی و شهامت وی در موقعیتهای سخت اشاره شده است. به نظر می رسد که هماهنگی زیادی بین محمد و وی وجود داشته است. وقتی عمر که هیچگاه از ابوبکر جدا نمی شد و دیگر صحابه از محمد در مورد تصمیمش در مورد پذیرش معاهده ی صلح نامه حدیبیه و پایان دادن محاصره طائف سوال کردند، ابوبکر حمایت شدید خود را از این موضوع نشان داد. ابوبکر به نظر می رسد که اولین کسی باشد که هدف از لشکرکشی برای فتح مکه در ۸ هجری/۶۳۰ میلادی را درک می کرده است. به عبارتی دیگر او مشاور اعظم محمد بوده است. با این وجود، ابوبکر منصب فرمانده جنگی مهمی نداشته است. جز اینکه فرمانده گروهی مشتق شده از لشکری بزرگ در سال ۶ هجری/۶۲۷ میلادی و فرماندهی لشکری کوچک که به جنگ قبیله حوازین در ۷ هجری/۶۲۸ میلادی رفته بودند انتخاب شد و در سال ۸ هجری/۶۲۹ میلادی نیز به همراه عمر تحت امر ابوعبیده بن جراح به منظور هموار کردن موانع سیاسی و دیپلماتیکی انتخاب شد. دلایلی چون سالاری حج وی در ۹ هجری و امام جماعت شدن وی در هنگام بیماری محمد، در انتخابش به عنوان خلیفه نقش داشته است.

خلافت

دوران خلافت ابوبکر بین ۱۳-۱۱ هجری/۴-۶۳۲ میلادی بود. روزی که محمد درگذشت (۱۳ ربیع الاول ۱۱ هجری/۸ ژوئن ۶۳۲ میلادی) روز حساسی برای امت نوپای اسلام بود. انصار می خواستند که خلیفه از میان آنان باشد، اما عمر و بعضی دیگر از مهاجرین، انصار را وادار به پذیرش ابوبکر نمودند. ابوبکر عنوان خلیفة الرسول الله گرفت و برایش عمارت خلافتی در مرکز مدینه تاسیس شد.

بعد از درگذشت محمد در تاریخ دوشنبه ۲۸ صفر، یازدهم هجری قمری تعدادی از مهاجرین در سقیفه بنی ساعده جمع شده بودند. زبیر ، علی بن ابیطالب و یاران او در خانه فاطمه جمع بودند. عده‌ای از مهاجرین از جمله ابابکر و عمر که از این اجتماع مطلع گشتند و خود را به آنجا رساندند. در اجتماع سقیفه مهاجرین، سعد بن عباده از صحابه بزرگ پیامبر و رئیس عشیره بنی ساعده و خزرجیان در حالتی مریض در وسط جمعیت بود و تمام خزرجیان نیز جمع بودند.

بحث بالا گرفت و ابتدا هر گروه فضیلتی از خویش بیان می‌کرد و خود را از گروه دیگر به امر خلافت محق‌تر می‌دانست. یکی از انصار از فضایل انصار گفت و ابوبکر در سخنرانی خود با قبول فضایل مهاجرین عنوان نمود که اعراب پس از فوت محمد تنها از فردی از قبیله خود پیامبر اطاعت خواهند نمود و انصار نمی‌توانند جامعه‌ای که محمد به وجود آورده‌اند را حفظ نماید. بعد از آن که این کار نتیجه نداد ابوبکر از هر دو گروه خواست تا از اختلاف دوری کنند و به عمر و ابوعبیده ابن الجراح اشاره کرد و از جمع خواست تا با یکی از آن دو بیعت کنند. در این لحظه عمر گفت که با وجود شخصی چون تو بر ما سزاوار نیست که خلیفهٔ مسلمین شویم.

سپس این هنگام حباب ابن منذر از انصار و از مجاهدین بدر پیشنهاد داد که دو امیر یکی از انصار و دیگری از مهاجرین انتخاب شوند.بعد از آنکه سر و صدا و هیجان گروه خوابید عمر از ابوبکر خواست که دستش را جلو بیاورد و با او بیعت نمود. بدنبال او سایر مهاجرین و انصار نیز با ابوبکر بیعت نمودند. سقیفه هنگامی کاملاً به نفع ابوبکر شد که بنی اسلمیان که شاخه‌ای از خزرجیان بودند در تعدادی زیاد به مدینه آمدند و با ابوبکر بیعت کردند. بنی اسلمیان عشیره‌ای بودند که عشق و وفاداری آنها به محمد زبانزد بود وبه خاطر همین توسط پیامبر به آنها نیز عنوان مهاجرین اطلاق شد. بنی اسلم دشمنی دیرین با انصار داشتند. آنها حتی با اشاره عمر به سعد بن عباده که با ابوبکر بیعت نکرده بود درگیر شدند.

سالهای کوتاه خلافت ابوبکر عمدتا به جنگهای رده (جنگهایی که با افرادی که از دین اسلام برگشته بودند) گذشت. ماهیت و انگیزه این ترک دین از سوی منابع و تاریخنگاران عرب، تنها جنبه دینی اعلام داشته است. اما محققان اروپایی اخیر مانند ولهاوزن و کائتانی انگیزه این جنبشها و مخالفتها را بیشتر دلایل سیاسی می دانند. شهر مدینه مرکز اجتماعی و سیاسی اسلام بود که دین جزو اجتناب ناپذیر این سیستم محسوب می شد. بنابراین هرگونه مخالفت با این سیستم، وجهه ی دینی به خود می گرفت. این شورشها به ۶ بخش تقسیم می شد. ۴ تای آنها حول اشخاصی بود که خود را پیامبر معرفی می نمودند. اسود انسی در یمن، مسیلمه در میان قبیله حنیفه در یمامه، طلیحه در میان قبایل اسد و قطفان و سجاح در میان قبیله تمیم. به وجود آمدن هر یک از این چهار جنبش به گونه ای منحصر به فرد بود. دلایل این شورش ها را می توان از سر باز زدن از پرداخت مالیات تا اطاعت نکردن از عاملانی که از مدینه برای آنان فرستاده می شد، نام برد. در یمن، برگشتن از اسلام از قبل از مرگ محمد شروع شده بود. وقتی ابوبکر به خلافت رسید، اسود که امیر یمن بود، جای خود را به قیس بن (حبیره بن عبد یغوث) مکشوه داد. در مناطق دیگر، در زمان محمد شورشهایی خفیف بر ضد دولت مرکزی مدینه وجود داشت، اما بعد از مرگ محمد، شورشها جدی تر شدند. در زمانی که لشکر اصلی اسلام به فرماندهی اسامه بن زید به شام رفته بودند، قبایل مجاور مدینه سعی کردند حمله ای غافلگیرانه به مدینه کنند، اما به زودی در ذوالقصه شکست خوردند. پس از بازگشت لشکر اسامه، لشکری بزرگ به فرماندهی خالد بن ولید به مقابله قبایلی که شورش کرده بودند رفت. ابتدا سپاهیان طلیحه را در منطقه بزاخه شکست دادند و دوباره این منطقه تحت فرمان اسلام قرار گرفت. مدتی کوتاه پس از آن، قبیله تمیم دست از حمایت سجاح برداشتند و تسلیم ابوبکر شدند. مهمترین جنگ رده، جنگ یمامه در منطقه عقربا بود که در ربیع الاول ۱۲ هجری/مه ۶۳۳ رخ داد. به خاطر تلفات بسیار زیادی که از هر دو سپاه رخ داد، این جنگ به بوستان کشتگان معروف گردید و مسیلمه که بزرگترین دشمن مسلمانان در آن برهه به شمار می رفت کشته شد و دوباره شبه جزیره عربستان تحت کنترل دولت مرکزی قرار گرفت. افراد مطیع و قابل اطمینان به حکومت یمن و عمان (به همراه استان مهره) گماشته شدند و خالد پس از خوابانیدن شورشهای یمن عازم عراق گردید. جنگهای رده در یمن و حضرموت نیز توسط مهاجر بن ابی امیه خوابانیده شد. ابوبکر، سران شورشهای رده که اسیر شده بودند را بخشید و بسیاری از آنان جزو حامیان فعال نهضت اسلام گردیدند. منابع اولیه حاکی از آنند که جنگهای رده تا پایان سال ۱۱ هجری/ مارس ۶۳۳ میلادی فرونشانده شد. اما کائتانی معتقد است که این جنگها باید زمان بر تر از این حرفها بوده باشد و تا سال ۱۳ هجری/۶۳۴ میلادی ادامه داشته است.

ویلیام مونتومگری وات می نویسد حجم لشکرکشی های محمد به شام نشان می دهد که وی بر این فکر بود که پس از برقرار کردن صلح بین قبایل عرب، به ضرورت گسترش قلمرو اسلام می اندیشیده است. ابوبکر که به خوبی این دیدگاه استراتژیکی را درک می کرد، پس از خلافت با وجود اینکه تهدیدهای متعددی از سوی اعراب، حکومت اسلامی را تهدید می کرد، ایده محمد مبنی بر لشکر کشی به شام را ادامه داد و سپاهی به فرماندهی اسامه به آنجا روانه کرد. پس از آنکه شورش مسیلمه که ادعای پیامبری کرده بود را خوابانید، بلافاصله سپاهی به فرماندهی خالد بن ولید به عراق فرستاد. ابوبکر زمینه ساز فتوحات بعدی اسلام گردید. ترتیب تاریخی روایات در منابع اولیه، توسط محققین اروپایی مورد نقد قرار گرفته است. در هنگام مرگ ابوبکر نیز، روند فتوحات ادامه داشت. سپاه خالد بن ولید به سپاه قبیله بکر بن وائل به فرماندهی مثنی بن حارثه پیوستند و فتح عراق را ادامه دادند و حتی تا منطقه حیره نیز پیش روی کردند که قرار به پرداخت جزیه ای از سوی مردم آنجا به مبلغ ۶۰۰۰۰ درهم شد. مثنی در حیره ماند اما خالد بن ولید سپاهی زبده را به سمت شام برد و به سه لشکر به فرماندهی یزید بن ابوسفیان، شرحبیل بن حسنه و عمرو عاص پیوست و توانستند فلسطین را فتح کنند اما وقتی که با سپاه قوی بیزانتین مواجه شدند، مجبور به عقب نشینی گردیدند. اما سرانجام موفق شدند که بیزانتین را در اجنادین بین اورشلیم و غزه (احتمالا از کلمه الجنابتین آمده است) در پایان ماه جمادی الاول (ژوئیه ۶۳۴ میلادی) شکست دهند. بنابراین زمینه سازی فتح ایران در زمان ابوبکر شکل گرفت، اما ابوبکر بیشتر روی فتح سوریه تاکید داشت. البته مشخص نیست دقیقا چه زمانی ابوبکر تصمیم گرفت که این سرزمینها را فتح کند.

ابوبکر در ۲۲ جمادی الثانی ۱۳ هجری/۲۳ آگوست ۶۳۴ میلادی درگذشت و در کنار محمد به خاک سپرده شد. دانشنامه اسلام می نویسد در ساده زیستی و دوری از تجملات ابوبکر در منابع اغراق شده، اما بدون شک این موضوع بر مبنای درستی است. در دیدگاه عامه، جمع آوری قرآن را توسط ابوبکر رد شده و عمدتا به عمر نسبت داده می شود.

همسران و فرزندان

ابوبکر در طول زندگی اش ۴ زن اختیار کرد. قتیله بنت عبد العزی از قبیله ای در مکه به نام عامر که عبدالله و اسماء (همسر زبیر) را به دنیا آورد. ام رومان بنت عامر از قبیله کنانه که دو فرزند عبدالرحمن (پیشتر عبدالکعبه یا عبدالعزی) و عایشه را به دنیا آورد. اسماء بنت عمیس از قبیله خثعم که محمد را به دنیا آورد. حبیبه بنت خارجه از قبیله ای در مدینه به نام حارث بن خرزج که ام کلثوم را پس از مرگ ابوبکر به دنیا آورد. دو ازدواج آخر ابوبکر در واپسین سالهای عمر ابوبکر صورت گرفته و بدون شک جنبه سیاسی داشته است. اسما بنت عمیس بیوه جعفر بن ابوطالب بود که در سال ۸ هجری/۶۲۹ میلادی کشته شده بود. دو ازدواج اول ابوبکر احتمالا هم زمان بوده اند چرا که با اینکه عبدالرحمن پسر بزرگ ابوبکر بود، تنها ام رومان با ابوبکر به مدینه آمد

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 26
  • بازدید ماه : 25
  • بازدید سال : 63
  • بازدید کلی : 1,087